تنهاییات خودتی و خودت
اصلا بحثم این نیست الان حالش چطوره
اخلاق گوهشو داره یا توی دکوره
واقعا به من چه بخوره تو پر تپلت
حالم خوبه که نمیبینمت دیگه هرجایی
اون تن تمیزت دیگه شده هرجایی
صد تا از اون رفیق هولام میدن دست همکاری
ولی بو میدی که ده تا اسپلش داری
فاز همکاری
ده تا برادر داری
شبا توی عن بازی
ولی خوبم من پا بیت
میره از ریه ام پایین
قاطی اینایی شدی که اصلا شبیهشون نیستی و می چاقن واست هی ته هر کاری
علامت دادی میان نزدیکت میشن یکی یا دوتا چند تایی
خوبم من دایی
اخه مگه چندتایی
روی نروم میری انگار تو طلبکاری
حرفاتو نمیفهمم بیخود دیگه نده قول
من همونم که سر تو با همه بده شد
داغونه بی حسه قلبم بعد تو
دختر خل
حرفاتو نمیفهمم بیخود دیگه نده قول
من همونم که سر تو با همه بده شد
داغونه بی حسه قلبم بعد تو
دختر خل
ولش کن بریم سر اصل مطلب
شب رو کاناپه باز تو فکرم
لش رو پیکم غرق تو حسم از دستم رفت حتی نصفم
از دستم رفت روح واسه این جسمم
این منه واقعیم نیست نگو بد جنسم
بد حسم ترکیده دایی
یه دل مونده واسم با یه جیب خالی
یه شب مونده با کلی روزای تاریک
یه بغض تو گلومه
چندتا لفظ تو کلومه
چندتا عکس روبه رومه
و راهی که ته نداره فقط حبس پیش رومه
تو حسرت خونه دلم تنگت تا ابد میمونه
حرفاتو نمیفهمم بیخود دیگه نده قول
من همونم که سر تو با همه بده شد
داغونه بی حسه قلبم بعد تو
دختر خل
حرفاتو نمیفهمم بیخود دیگه نده قول
من همونم که سر تو با همه بده شد
داغونه بی حسه قلبم بعد تو
دختر خل
نظر خود را بنویسید