هروقت دلت گرفت بزارغصه ات بریزه تو تنم
که حرفای نگفتنیت بباره روی پیرهنم
کوهم ولی قد غمت آتشفشونه تو دلم
سنگ صبورتم ولی دردات میمونه رو دلم
با اون چشای قرمزت با اون چشای بارونیت
هربار شکنجم میکنی اما خودت نمیدونی
باید قوی باشم که تو رو شونهام گریه کنی
اصلا به دنیا اومدم تا تو بهم تکیه کنی
باید قوی باشم ولی اشکات زمینم میزنه
بغضت مثل غرورمه سخته ببینم بشکنه
با اون چشای قرمزت با اون چشای بارونیت
هربار شکنجم میکنی اما خودت نمیدونی
نظر خود را بنویسید